یکی از بزرگترین دروغهای تاریخ این است که بعضی گفتهاند که اصحاب پیامبرص نسبت به یکدیگر در دلهایشان دشمنی داشتهاند. و این ادعایی باطل است و از آنچه خداوند به صراحت بیان میدارد بسیار فاصله دارد، خداوند به اصحاب پیامبرص میگوید:
﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ وَلَوۡ ءَامَنَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۚ مِّنۡهُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَأَكۡثَرُهُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ﴾ [آل عمران: ۱۱۰].
«شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند; (چه اینکه) امر به معروف و نهى از منکر مىکنید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب، (به چنین برنامه و آیین درخشانى،) ایمان آورند، براى آنها بهتر است! (ولى تنها) عده کمى از آنها با ایمانند، و بیشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار)».
و پیامبرص فرمود: «بهترین مردمان کسانی هستند که در عصر من میباشند» .
بعد از سه قرن اوّل که پیامبر به برتری آن شهادت داده است نویسندگانی پدید آمدند که تاریخ اسلام را تحریف و سیاه نمودند و با حق مخالفت کرده و با آن دشمنی ورزیدند، و ادعا کردند که اصحاب پیامبرص با همدیگر دوست و برادر و با یکدیگر مهربان نبودهاند، بلکه آنها دشمنان یکدیگر بوده و همدیگر را لعنت میکردهاند و علیه همدیگر بوده و همدیگر را لعنت میکردهاند و علیه همدیگر توطئه مینمودهاند، و با یکدیگر رفتاری منافقانه داشتهاند و از آنجا که با همدیگر دشمنی و کینه داشتهاند و هر یک به دنبال امیال و هوای نفس خودش بوده و علیه یکدیگر توطئه میکردهاند. سوگند به خدا که اینها دروغ گفتهاند و تهمت بسیار بزرگی ارائه دادهاند.
ابوبکر، عمر، عثمان، علی، طلحه، زبیر، ابوعبیده، عایشه، فاطمه رضی الله عنهم اجمعین و دیگر پیشگامان و اصحاب والاتر و پاکتر از آن بودهاند که چنین چیزهایی از آنان سر بزند، و بنیهاشم و بنیامیه چون مسلمان بودند و با یکدیگر خویشاوند بودند بسیار نسبت به همدیگر وفادار بوده، و ارتباط محکمی با هم داشتند و در راه خیر خیلی با همدیگر همکاری مینمودند. و آنها بودند که کشورها را فتح کردند و به سعی و تلاش و دعوت آنها ملتها به اسلام روی آوردند، و هر فردی از بنیامیه با بنیهاشم به نوعی نسبت دارد و خویشاوند است، و باید دانست که اخبار و روایات صحیحی که راستگویان و درستکاران آن را روایت میکنند ثابت میکند که اصحاب بعد از پیامبران بهترین و برگزیدهترین انسانهای تاریخ انسانیت بودهاند، و روایاتی که سیرۀ اصحاب را مشوّه مینماید و ادعا میکند که آنها افراد ناچیزی بودهاند روایتهایی هستند که دروغگویان و جعلکنندگان حدیث روایت کردهاند.
تاریخ مسلمین را باید از سر نو نوشت و آن را از منابع زلال آن فرا گرفت به خصوص در مواردی که افراد غیر متعهد و دروغگو آن را تحریف کردهاند، زیرا امت اسلامی ما را از همه ملتها در حفظ تاریخ درست و واقعیاش غنیتر است، و مؤرخین سلف صالح ما اخبار و روایات را جمعآوری کردهاند و درست و نادرست آن را گردآوری نمودهاند و منبع اخبار و اسامی راویان را بیان کردهاند تا خواننده درست و نادرست آن را بداند.
و ما باید در راه سلف صالح خود گام برداریم و این کتابها را پالایش کنیم و درست را از نادرست تشخیص دهیم و اینجاست که ما بهترین جانشینان برای بهترین گذشتگان خواهیم بود.
امت اسلامی از بزرگترین چشم و منبع قدرت خویش که باور شکوه و عظمت گذاشتهاش است محروم مانده در حالی که این امت گذشتگانی داشته است که تاریخ، سیرتی پاکتر و درخشانتر از سیرت آنها را به خود ندیده است. و تا همه بدانند که کارنامۀ اصحاب محمد صلی الله علیه وسلم همانند دلهایشان پاک و صاف و سالم بوده است.
و هر کس میخواهد در زمینه تاریخ بنویسد باید در دلش نسبت به اهل حق و خیر کینه و بدی نداشته باشد و آنها را بشناسد و حق آنان را بداند، و در فرق گذاشتن بین راویان و تشخیص روایت درست از نادرست مهارت داشته باشد، و امانتدار و صادق و به دنبال حق باشد.
نگرشی نو به تاريخ صدر اسلام/ ترجمه: إسحاق بن عبدالله العوضی