تازه ترين
نظریه حق در فقه اسلامی
  تعلیم الاسلام
  September 29, 2017
   0

 

سایت تعلیم الاسلام

 

تعریف لغوی و اصطلاحی حق:
کلمه حق؛ فیروز آبادی صاحب القاموس المحیط می‌گوید: حق از اسامی یا صفات خداوند متعال می‌باشد و به معانی: قرآن، ضدباطل، امر وسیع و گسترده، عدل، اسلام، ملک و موجودی که ثابت است، صداقت، مرگ و اندوه آمده است. حق مفرد حقوق است (القاموس المحیط).

 

ابن منظور در لسان العرب می‌گوید: «حق نقیض باطل است و جمع آن حقوق و حقاق می‌باشد و در حدیث تلبیه آمده است که: «لبيک حقا حقا»، یعنی غیر باطل و خداوند متعال می‌فرماید:


 ﴿وَلَا تَلۡبِسُواْ ٱلۡحَقَّ بِٱلۡبَٰطِلِ﴾ [البقرة: ۴۲]. 
«و حق را با باطل نیامیزید».

 

و ابواسحاق می‌گوید: حق امر پیامبر صلی الله علیه وسلم و قرآن است. همچنین خداوند می‌فرماید:

 ﴿بَلۡ نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ﴾ [الأنبیاء: ۱۸].
 «بلکه حق را به جان باطل می‌اندازیم».

 

در مورد یک امر قانونی می‌گویند که: حق ثابتی است. و ازهری می‌گوید که: به معنای واجب شدن است. «وحق عليه القول» یعنی بر او واجب شد، بر او لازم شد. و در قرآن آمده است که:


 ﴿قَالَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ﴾ [القصص: ۶۳].
 «کسانی که فرمان عذاب درباره آنان مسلم شده است، می‌گویند». یعنی ثابت شده است.

 

حق در لغت بیشتر از ده اطلاق دارد: 


- بر خداوند متعال اطلاق می‌شود: ﴿وَلَوِ ٱتَّبَعَ ٱلۡحَقُّ أَهۡوَآءَهُمۡ لَفَسَدَتِ ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهِنَّۚ﴾ [المؤمنون: ۷۱].
 «اگر حق و حقیقت از خواست‌ها و هوس‌های ایشان پیروی می‌کرد، آسمان‌ها و زمین و همه کسانی که در آن به سر می‌بردند، تباه می‌گردیدند».

 

- به عنوان صفت خداوند اطلاق می‌شود: ﴿ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّۚ﴾ [الأنعام:۶۲]. 
«سپس به سوی خدا، یعنی سرور حقیقی ایشان برگردانده می‌شوند». و در این دو اطلاق اسلام بعد خاصی را به حق داده است.

 

- بر عدل اطلاق می‌شود: ﴿وَٱللَّهُ يَقۡضِي بِٱلۡحَقِّۖ﴾ [غافر: ۲۰]. «خداوند به حق و عدل داوری می‌کند».

 

- بر اسلام اطلاق می‌شود: ﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ بَشِيرٗا وَنَذِيرٗاۖ﴾ [البقرة: ۱۱۹]. 
«ما تو را همراه با حقایق یقینی فرستادیم تا مژده رسان و بیم دهنده باشی». 

 

- بر صداقت اطلاق می‌شود: ﴿قَالَ فَٱلۡحَقُّ وَٱلۡحَقَّ أَقُولُ ٨٤﴾ [ص: ۸۴]. «فرمود به حق سوگند و حق می‌گویم».

 

- بر یقین اطلاق می‌شود: ﴿فَوَرَبِّ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ إِنَّهُۥ لَحَقّٞ مِّثۡلَ مَآ أَنَّكُمۡ تَنطِقُونَ ٢٣﴾ [الذاریات: ۲۳]. 

«به خدای آسمان و زمین سوگند که این حق است، درست همان گونه که شما سخن می‌گوئید».

 

- بر حکمت اطلاق می‌شود: ﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۚ﴾ [إبراهیم: ۱۹]. «آسمان‌ها و زمین را چنان که باید آفریده است».

 

- بر بهره و نصیب اطلاق می‌شود. و این اطلاقی است که ما در مورد آنچه که داریم به کار می‌بریم:
 ﴿قَالُواْ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنۡ حَقّٖ﴾ [هود: ۷۹]. «گفتند: تو که می‌دانی ما را به دختر تو نیازی نیست».

 

 ﴿وَٱلَّذِينَ فِيٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ مَّعۡلُومٞ ٢٤ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ ٢٥﴾ [المعارج: ۲۴-۲۵].
 «همان کسانی که در دارائی ایشان سهم مشخصی است برای دادن به گدا و بی‌چیز».

 

ماخذ: حقوق بشردر اسلام / د. عبداللطیف بن سعید الغامدی

مقالات مرتبط: