نویسنده: عبدالرحمن انوری / ویب سایت تعلیم الاسلام
حضرت ابراهیم علیه السلام دومین پیامبراز پیامبران اولوالعظم الله جل جلاله می باشد بت پرستی قبل از حضرت نوح علیه السلام رواج یافته بود اما پس از وی تا زمان حضرت ابراهیم علیه السلام به اوج خود رسید.
الله جل جلاله حضرت ابراهیم علیه السلام را در زمان نمرود که ادعای خدای می کرد مبعوث گردانید حضرت ابراهیم علیه السلام با دوازدهمین جدش به نوح علیه السلام می پیوندد واز زمره ای پیامبرانی است که در قرآن کریم نام آنها به کثرت ذکر شده است مجموعاً25 نفر از پیامبران در قرآن کریم نام برده شده اند ودر 69 جای فقط از حضرت ابراهیم علیه السلام نام برده شده است.
محل تولد حضرت ابراهیم علیه السلام قریه(کُوثا) از قریه های(فدان آرام) که از بخشهای کشور بابل بود.بابل دراین زمان وجود ندارد اما طبق موقعیت جغرافیایی سرزمینی بوده که درمیان کوفه وبصره وبغداد ولبنان وسوریه امروزی قرارداشت ومحل حکومت نمرود نیز بود.
نام پدر حضرت ابراهیم علیه السلام طبق قول جمهور علمای نسب (تارخ) ولقب آن (آذر) می باشد او از وزیران نمرود بود که پس از رسیدن به وزارت به شرک مبتلا شده بود (آذر) یک لفظ عربی است ودرعبرانی به آن (آذار)(محب بتان) می گویند.
نام مادر حضرت ابراهیم علیه السلام (أمیله ) وطبق قول علامه کَلَبی رحمه الله(بونا) وبنا برقول ابن عباس رضی الله عنه (مثلی) ونزد بعضی (شانی) یا (نجاری) بوده.
حضرت ابراهیم علیه السلام هنگامیکه متولد شد دوران سلطنت (کلدانیان) بود(کلدانیان) بر سرزمینی ایران وشبه جزیره ای عرب فرمانروای می کردند.
نمرود یکی از همین پادشاهان بود که معاصر با حضرت ابراهیم علیه السلام بود.پدر حضرت ابراهیم علیه السلام بت تراش ماهری بود وعلاوه بر وزارت به کاری بت تراشی نیز اشتغال داشت.
این از بزرگی الله متعال است که از یک پدر بت تراش فرزندی پیدا می کند که امام الموحدین می شود.(یخرج الحی من المیت )[الانعام95] سعدی علیه الرحمه با اشاره به همین جریان می فرماید:که آرد خلیلی زبت خانه ای - کند آشنایی زبیگانه ای. تمام انبیاء پس از حضرت ابراهیم علیه السلام تابع او هستند ونقشه ای توحید ومناظره توحیدی را از او فرا گرفتند وکاملاً توحید حول او دور می زند ایشان در آخرت نیز امام الموحدین خواهد بود.
پیامبراسلام صلی الله علیه وسلم نیز مأمور به اتباع او بود (اتبع ملة ابراهیم حنیفا) [النحل 123] واو تنها پیامبری است که مقبول تمام ادیان است.
حتی کفار نیز نبوت او را قبول دارند جز تعدادی انگشت شماری از مکاتب غیر آسمانی مانند کمونیست ها وسومناتیهای هندو وغیره....
ازمیان پیامبران علیهم السلام ایشان از همه بیشتر هجرت کرده است که مجموع آنها به شش الی هفت می رسد ،درحالی که پیامبراسلام صلی الله علیه وسلم وسائرپیامبران علیهم السلام یک مرتبه هجرت نموده اند.
حضرت ابراهیم علیه السلام هرکجا که می رفت در آنجا آثار توحید ظاهر می شد ایشان به سرزمین حجازآمد وکعبه را بنا نمود وچهل سال بعد بیت المقدس را ساخت وهمانجا در قدس وفات نمود.
حضرت ابراهیم علیه السلام پس از 175 سال زندگی درسنه 3498 هبوطی وفات یافت قبروی در قدس الخلیل است .درواقع اصل تمام ادیان الهی اثبات توحید ونفی شرک بوده است.
حکمت آوردن قصه ای حضرت ابراهیم علیه السلام در قرآن کریم این است که پیامبراسلام صلی الله علیه وسلم وهر موحد بداند که بلند کردن پرچم ضد شرک (توحید) در مقابل مشرکان چقدر مشکلاتی را در پی دارد وتسلی نماید که تنها او نیست بلکه پیامبران قبلی هم این کا را کرده اند وزحماتی زیادی را در رسانیدن توحید متحمل شده اند.
گویا قصه ای حضرت ابراهیم علیه السلام دلیل نقلی توحید است که آن را به تفصیل بیان می فرماید علاوه بر این قصه ای جضرت ابراهیم علیه السلام برای متوجه ساختن انسانها بخصوص عربها آورده شد که جد بزرگ شان است تا بدانند که ادعای حنیفیت آنان دعوای دروغ وپوچ بیش نیست.
چون آنان بت پرست وغیره... هستند وابراهیم علیه السلام بت شکن وشرک ستیز بوده است ونیز بدانند که انکار عبادت بتان وغیرالله مانند سنگ چوب قبر....ازسوی حضرت محمد صلی الله علیه وسلم وداعیان توحید همانند انکار حضرت ابراهیم علیه السلام جد بزرگوار شما است وچیزی تازه ای نیست.
از قوم حضرت ابراهیم علیه السلام حضرت ساره که اورا به همسری گرفت وعموزاده اش (لوط بن هاران) که بعد پیامبرشد وچند نفری دیگر دعوت او را لبیک گفتند وایمان آودند.
بعضی حضرت لوط علیه السلام را برادر زاده اش گفته است (فائده) سعادت وفلاح ورستگاری انسان به دین است نه به نسب چنانچه حضرت ابراهیم علیه السلام از رابطه ای قومیت با قوم مشرک خود اظهار برأئت می کند.
هزارخویش که بیگانه از خدا باشد = فدای یک بیگانه که آشنا باشد
مبارزهء حق علیه باطل:)وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَاماً آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِين.[الأنعام 74] ترجمه :و ( براي مردمان بيان كن چيزهائي را كه رخ داد ) بدان گاه كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت : آيا بتهائي را به خدائي مي گيري ! ( مگر زشت نيست كه انسان عاقل ، سنگهاي بي جان را پرستش و عبادت كند و در برابر تراشيده هاي دست خود سرتسلیم فرو برد ؟ ! ). به حقيقت من تو را و قوم تو را در گمراهي آشكار ( و به دور از راه پروردگار ) مي بينم.
امام الموحدین حضرت ابراهیم علیه السلام شرک را نفی میکند وقومش را دراین کار مقصروکوتاه فکر دانسته وعمل آنهارا تقبیح ورد میکند.
بت پرستی درمیان قوم حضرت ابراهیم علیه السلام به صورت مرضی بزرگ وعام درآمده بود آنها روزها بت می پرستیدند وشب هنگام ستارگان را چون (زهره) ومهتاب را که میدیدند برآن سجده می کردند.
آنها در آسمان سه خدا داشتند 1 زهره2 ماه 3 خدای بزرگتر یعنی خورشید ودرزمین خدایان متعددی از بتان گرفته تا خود نمرود داشتند من حیث مجموع خدایان از بتها به 200 الی 300 می رسید.
درآیات 76/77/79 از سوره انعام آمده است که حضرت ابراهیم علیه السلام فانی بودن معبودان آنها را ثابت می کند. .ودرآیات 80و81 حضرت ابراهیم علیه السلام دلایل پوچ آنهارا یکا یک جواب می دهد.
یکی از دلایل آنها: قالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ:ترجمه ما پدران خویش را براین عبادت دیده ایم (لذا نزد ما ثانت است که این کار خوب است) حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود:در جواب آنها که کا رپدران شما اشتباه بوده است وشما هم اشتباه میکنید.) قال اتحاجوننی فی الله).
دلیل دیگر آنها ترساندن حضرت ابراهیم علیه السلام از بتان بود که به او ضرر می رساند حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: (ولا اخاف ما تشرکون به) این عادت اهل شرک است که اهل توحید را از خود شان میترساند.
حتی از جهاد وغیره... یک بار پیامبرصلی الله علیه وسلم تردیدی یکی از بتان مشرکان را کرد وپس از چندی مریض شد .آنوقت بانوی مشرکان به پای خواست که گستاخی نسبت به بتان ما او را به این روز انداخته است.
حال نیز مشرکان همین کار را می کند واین از حماقت جاهلیت است.
موحد چه درپای ریزی زرش
چوفولاد هندی نهی برسرش
امید و هراسش نباشد زکس
براین است بنیاد توحید وبس
حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: عجیب این است که شما به خدا شریک قرار می دهید بدون هیچ دلیل واز او نمی ترسید ومن از معبودان فانی وباطل شما بترسم هرگز!
( تفسیر منبع العلوم مولانامحمد عمر سربازی ملازهی)