نویسنده:عبدالظاهر صدیقی/ ویب سایت تعلیم الاسلام      

لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ.[ التوبه 127] ترجمه: بيگمان پيغمبري ( محمّد نام ) ، از خود شما ( انسانها ) به سوي تان آمده است، هرگونه درد و رنج و بلا و مصيبتي كه به شما برسد ، بر او سخت و گران مي آيد، به شما عشق مي ورزد و اصرار به هدايت شما دارد ، و نسبت به مؤمنان داراي محبّت و لطف فراوان و بسيار مهربان است.

آری خوانند گان عزیز! اگرنگاهی کوتاه به تاریخ جهان قبل از بعثت  پیامبراکرم صلی الله علیه وسلم بیاندازیم وزندگی انسانهایی آن زمان را مورد بررسی دقیق قرار دهیم ،درمی یابیم که بشریت در ذلت وپستی بس خطرناکی قرار داشت.

انسانها همانند حیوانات درنده به جان همدیگر می تاختند وبه مصداق این آیه قرآن کریم قرارگرفته بودند:اُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُون. دراین اوضاع اسف بار نیاز به یک الگوی ومنجی می رفت ،تا انسانها را بسوی نور هدایت سوق بدهد.

که ناگهان دست تقدیر از آستین پرمهر وعطوفت الهی بیرون آمد وبرای خارج نمودن آنها از ذلت ورساندن شان به قله رفیع سعادت ، خورشید هدایت بخش جهانیان را از افق شبه جزیره عربستان طلوع داد.  

شخصیت متولد شد که باتولدش آتش کده مجوس خاموش وکاخهای کسری وکیسر، به لرزه در آمد.خورشیدی که بانورش تمام اطراف واکناف جهان منور شد.

رسول اکرم صلی الله علیه وسلم دوران طفولیت را با انزجارودوری از بت پرستی وخرافات وجهالت قومش سپری کرد ودر زمان جوانی خلوت گزینی وعبادت پروردگارش را انتخاب کرد ومنتظر مژده صبح سعادت بود.

هنگامی که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم چهل بهار از عمر عزیزش را پشت سر گذاشته بود ، جهان برلبه پرتگاهی از آتش جهل ونادانی قرار داشت بشر با سرعت سرسام آور به سوی خود کشی در حال حرکت بود ، اینجا بود که صبح سعادت طلوع نمود و وقت بعثت فرا رسید، همین است سنت الهی هنگامیکه تاریکی شدت می گیرد وتیره بختی به درازا می کشد،بشریت را با ارسال رٌسل مدد ویاری می نماید.

رسول اکرم صلی الله علیه وسلم اغلب اوقات در غار حراء می رفت وآنجا با خدای خود خلوت می گزید،ماه رمضان درآنجا درنگ می کرد و وقت خویش را به عبادت وتفکر درباره آنچه از مناظره هستی که پیرامونش به چشم می آمد ونیروی آفریننده مبتکری که در ورای آنها احساس می شد سپری می کرد ،به معتقدات قومش وشرک وتصورات واهی آنان اعتمادی نداشت.

که ناگهان درحالت کاملاً بیداری وهوشیاری بود که فرشته وحی فرود آمد وتاسه مرتبه گفت اقرأ یعنی بخوان ولی آنحضرت صلی الله علیه وسلم جواب فرمود که توانائی خواندن را ندارم،می فرماید :فرشته تا سه مرتبه من را گرفت وفشار داد وسپس رهایم ساخت وگفت اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي َخلَقَ  خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ أقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ. ترجمه:بخوان به برکت نام پروردگار خود که آفرید گار است ،آفرید آدمی را از خون بسته ،بخوان وپروردگارتوبزرگوارتراست،آنکه علم آموخت بدست یاری قلم. 

ای محمدصلی الله علیه وسلم!قانون وآیین زندگی را برای انسانهای اسیردردام بلاهای نفسانی وشهوانی،بخوان خواندن چرا!؟ بخوان برای ساختن تمدن نوین بخوان برای پاره کردن زنجیرهای اسارت وبدبختی،بخوان برای آزادی وآزادگی.

ای محمدصلی الله علیه وسلم !برای سالکان راه این نامه را بخوان چرا که دراین روش زیبایی آموزشی هیچ گونه عیب ونقصی یا فت نمی شود؟،بخوان تا روشن شدن مشعل هدایت ،بخوان تا بلند شدن ندای انسانیت ، بخوان تا گسترش عدل وعدالت برگستره ای کره خاکی.