تازه ترين
ذکر پیامبرﷺ و اصحاب وی در کتابهای قبل از قران
  تعلیم الاسلام
  June 25, 2018
   0

ذكر پيامبر صلی الله علیه وسلم و اصحاب وى در كتاب‏هاى قبل از قرآن
 

 سایت تعلیم الاسلام 

 

اَخْرَجَ أحمدُ عَن عَطاِء بنِ يَسارِ قال: لَقِيتُ عبدُاللَّهِ بنَ عَمْرو بنِ العَاصِ (رَضىَ‏اللَّهُ عَنْهَما) فَقُلْتُ: أَخْبَرَ نِى عَن صَفاتِ رَسُولِ‏اللَّه صلی الله علیه وسلم فِى التَّوراه، فَقَال: أَجَلْ. وَاللَّهِ اِنَّهُ لَمَوْصُوفٌ فِى التَّوراه بِصَفِتِهِ فىِ القرآنِ: (يَا أَيَّهَاَالنَّبِىُّ اِنَّا أَرْسَلْناكَ شَاهِداً، وَ مُبَشِّراً، وَ نَذِيْراً، وَ حرْزاً لِلاُمِيّيِّنَ، أنْتَ عَبْدِى وَ رَسُوْلِى، سَمَّيِتَكَ المُتَوَكِلَّ، لَاَفَظٌّ وَ لَا غَلِيْظٌ وَ لَا صَخَّابٌ فِى الْاَسْوَاقِ، وَ لَا يَدْفَعُ بِالسَّيِئَّه اِلسَّيِّئَه وَلَكِن يَعْفُو وَ يَغْفِرُ، وَ لَنْ يَقْبِضَهُ ‏اللَّهُ حَتَّى يُقِيْمُوالْمِلّه العَوْجَاءَ بِأنْ يَقُولُواِ لَا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ، يَفْتَحُ بِهِ أَعْيُناً عُمْياً، وَ آذَاَناً صُمَّا، وَ قُلُوْباً غُلْفاً). وَ أَخِرْجَهُ البُخَارِىُّ نَحْوَهُ عَن عَبدُاللَّهِ، وَالبَيْهَقِى عَن ابنَ سَلامٍ، وَ فِىْ رَوَايه: (حَتَّى يُقِيْمَ بِهِ الْمِلَّه العَوْجَاءَ). وَأَخْرَجَهُ ابنُ اِسْحقَ عَنْ كَعْبِ الْاحِبْاَرِ بِمَعْنَاهُ. وَ أخْرَجَهُ البَيهَقِىُّ عَنْ عَاِئِشَه (رَضِىَ‏اللَّهُ عَنْهَا) مُخْتَصَراً. وَ ذَكَرَ وَهْبُ بنُ مُنَبَّهٍ: أَنّ ‏اللَّهَ تَعَالى أَوْحى اِلى دَاوُدَ فِى الزَّبُورْ، (يَا دَاوُدُ، اِنَّهُ سَيَأْتِى مِنْ بَعْدِكَ نَبِىٌ اسْمُهُ أحْمَدُ وَ مُحَمَّدٌ صَادِقاً سَيِدًا، لَا أَغْضَبُ عَلَيْهِ أَبَداً وَ لَاُ يُغْضِبُنِى أَبَداً، وَ قَدْ غَفَرْتُ لَهُ قَبْلَ أَنْ يَعْصِيَنِى مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَاَ تَأَخِرَّ، وَ أُمَّتُهُ مَرْحُومَه أَعْطَيْتُهُم مِنَ النَّوافِل مِثْلَ مَا أَعْطَيْتُ الْاَنِبَياءَ، وَ فَرَضْتُ عَلَيْهِمُ الْفَرَائِضَ الَّتِى افْتَرَضْتُ عَلَى الاَنْبِيَاِء وَالرُّسُلِ، حَتَّى يَأتُونّىِ يَوْمَ القِيَامَه وَ نُوْرُهُم مِثْلُ نُورِالْاَنْبِيَاءِ... اِلى أَنْ قَالَ: يَا داوُدُ، اِنِّىْ فَضَّلْتُ مُحَمَّداً وَ أُمَّتَهُ عَلىَ الْاُمَمِ كُلَّهاَ). كذا فى البدايه (۳۲۶/۲).

 

 احمد از عطاء بن يسار روايت نموده، كه گفت: با عبداللَّه بن عمرو بن العاص (ضى‏الله‏عنهما) بر خوردم، گفتم: مرا از صفت‏هاى پيامبر صلی الله علیه وسلم در تورات آگاه كن، گفت: آرى، به خدا سوگند وى در تورات آن چنان صفت شده كه در قرآن موصوف است: «اى نبى! ما تو را گواه، بشارت دهنده، بيم دهنده، و حفاظت كننده امّيين (۱)  فرستاديم، تو بنده و پيامبر من هستى، تو را متوكّل نام گذاردم، نه ترش روى و نه هم سخت طبيعت هستى، و نه اهل معركه و برپا كننده غوغا در بازارها. و نه هم بدى را به بدى پاسخ مى‏دهد، بلكه عفو و بخشش مى‏كند، و خداوند او را تا آن وقت كه ملّت كج را با گفتن لا اله الااللَّه راست نكنند، قبض نمى‏نمايد. بسا چشم‏هاى كور، گوش‏هاى كر، و قلب‏هاى بسته به واسطه وى باز مى‏شوند».(۲)

 

 بخارى مانند اين را از عبداللَّه (۳) و بيهقى از ابن سلام (۴) روايت نموده‏اند، و در روايتى آمده: «تا اين كه ملّت كج را توسط وى راست كند». ابن اسحاق از كعب احبار به معنايى اين را روايت نموده است. 

 

و اين را بيهقى به اختصار از عائشه (رضى‏اللَّه عنها) روايت كرده، (۵) و وهب بن منبه متذكر شده كه خداوند تبارك و تعالى براى داود (عليه السلام) در زبور وحى فرستاده: «اى داود، پس از تو نبى اى خواهد آمد كه اسم وى احمد و محمّد است و او صادق و سردار است، من هرگز بر وى خشمگين نمى‏شوم، و او ابداً مرا به غضب نمى‏آورد. گناهان گذشته و آينده وى را قبل از اين كه نافرمانى مرا بكند، بخشيده‏ام، و امّتش مرحوم است. به آنها آن قدر نوافل داده‏ام كه به انبيا دادم، و بر آنها فرايضى را لازم ساخته‏ام كه بر انبياء و رسل فرض گردانيده بودم. تا اينكه در قيامت در حالى نزدم بيايند كه نورشان چون نور انبيا باشد... تا اين كه گفت: اى داود! من محمّد و امّتش را بر همه امّت‏ها فضيلت داده‏ام».

 

 اين چنين در البدايه (۳۲۶/۲) آمده است. (۶)

 

 وَ أَخْرَجَ أبونُعَيْم فِى الحِلْيَه (۳۸۶/۵) عَن سَعِيْدِ ابن أبى هِلالٍ أَنَّ عَبْدَاللَّهِ بنَ عَمْرو قَالَ لِكَعْبٍ: أَخْبَرَنِى عَنْ صِفَه مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وسلم وَ أُمَّتِهِ قال: أَجِدُهُم فِى كِتَابِ‏ اللَّهِ تَعَالى: (اِنَّ أَحْمَدَ وَ أُمَّتَهُ حَمَّادُوْنَ يَحْمَدُوْنَ‏اللَّهَ عَزَّ وَ جَل عَلى كُلِّ خَيْرٍ وَ َشرٍّ، يُكَبِرّوْنَ‏اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَرَفٍ، وَ يُسَّبُحْوَن آللَّهَ فِىْ كُلِّ مَنْزِلٍ، نِدَاؤُهُمْ فِى جَوِّ السَّماءِ، لَهُمْ دَوِىٌّ فِى صَلاتِهِم كَدَوِىِّ النَّحْلِ عَلَى الصَّخْرِ، يَصُفُّوْنَ ِفى الصّلاه كَصُفُوفِ الْمَلائِكَه، وَ يَصُفُّوْنَ فِى الْقِتَالِ كَصُفُوفِهِمْ فِى الصَّلَاه. اِذَا غَزَوْا فِى سَبِيْل‏اللَّهِ كَاَنتِ الْمَلَائِكَه بَيْنَ أَيْدِيْهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِم بِرِ مَاحٍ شِدَادٍ. اِذَا حَضَرُو الصَّفَّ فِىْ سِبيلِ ‏اللَّهِ كَانَ ‏اللَّهُ عَلَيْهِم مُظِلاً - وَ أَشَارَ بِيَدِهِ - كمَاَ تُظِلُّ النّسُوْرَ عَلى وَكُوْرِهَا، لاَيَتَأَخَّرُوْنَ زَحْفًا أَبَداً). وَ أَخْرَجَهُ اَيْضاً بِاِسْنَادٍ آخَرَ عَنْ كَعْبٍ بِنَحْوَهَ وَ فِيْهِ (وَ أُمَّتُهُ الحَمَّادُوْنَ يَحْمَدُونَ‏اللَّهَ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ يُكَبِّرُوْنَهُ عَلىَ كُلِّ شَرَفٍ، رُعَاه الشَّمْسِ، يُصَلُّونَ الصَّلَوَاتِ الْخَمْس لِوَقْتِهِنَّ وَ لَوْ عَلىَ كُنَاسَه، يَأتَزِرُوْنَ عَلىَ أوسَاطِهِم وَ يُوَضِّئُونَ أَطْرَاَفَهُم). وَ َأخْرَجَ أيضاً بِاِسْنَادٍ آخَرَ عَنْ كَعْبٍ مُطَوَّلاً.

 

ابونُعَيْم در الحِليه (۳۸۶/۵) از سعيد بن ابى هلال روايت نموده، كه عبداللَّه بن عمرو به كعب گفت: صفت محمّد صلى‏اللَّه عليه وسلم و امّت وى را برايم بيان كن، وى گفت: آنها را در كتاب خداوند تبارك و تعالى (تورات) اين طور مى‏يابم: «احمد و امّت وى حمد گويان هستند، حمد خداوند عز و جل را در هر خير و شر مى‏گويند، خداوند را در هر جاى بلندى به بزرگى ياد مى‏كنند، و او را در هر منزل به پاكى ياد مى‏نمايند. نداى (اذان) آنها در فضاى آسمان طنين ‏انداز است. در نمازهاى خود صدايى چون صداى زنبور عسل بر سنگ دارند. در نماز چون صفوف ملائك صف مى‏بندند، و در قتال و جنگ چون صفوف شان در نماز صف مى‏بندند. چون در راه خداوند جهاد نمايند، ملائكه با داشتن نيزه‏هاى سخت در پيش روى و عقب آن‏ها مى‏باشند، و چون در صف فى سبيل ‏اللَّه حضور پيدا مى‏كنند، خداوند (جل جلاله) بر آنها خود سايه بان مى‏باشد - و به دست خود اشاره نمود - چنانكه كركس‏ها بر آشيانه خود سايه مى‏افكنند، آنها از رو بروى دشمن در ميدان قتال گاهى هم فرار نمى‏كنند». او اين را همچنان به اسناد ديگرى از كعب روايت نموده و در آن آمده: «و امّت وى حمدگويان هستند، حمد و ثناى خداوند (جل جلاله) را در هر حالت به جاى مى‏آورند، و او را در هر جاى بلندى به بزرگى ياد مى‏كنند، (به خاطر نماز خود) مراقب آفتاب مى‏باشند، و نمازهاى پنجگانه را در اوقات آنها ولو بر خاكروبه هم باشند به جاى مى‏آورند. شلوارهاى خود را دور كمر خود مى‏بندند، و دست و پاى خود را وقت وضو گرفتن به درستى مى‏شويند». (۷) 

 

اين حديث همچنين به اسناد ديگرى به صورتى طولانى‏تر، از كعب روايت شده است.

 

ماخذ: حیاة الصحابه/ مولانا محمد یوسف کاندهلوي رحمه الله

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ هدف از اميين عربهاى معاصر رسول خدا صلی الله علیه وسلم مى‏باشد.م.
۲ صحیح. احمد (2/174) ، و بیهقی در «الدلائل» (1/374) ، شیخ احمد شاکر (رحمه الله) آن را صحیح دانسته است.
۳ بخاری در کتاب بیوع (2125). و همچنین در کتاب تفسیر باب (إنا أرسلناک شاهدا..).
۴صحیح. بیهقی در «الدلائل» (1/376).
۵ دلائل النبوة بیهقی (1/377 – 378).
۶ بیهقی در «الدلائل» (1/380) ، و ابن کثیر در «البدایة» (2/326) ، وهب بن منبه به گرفتن اخبار از اهل کتاب مشهور است.
۷ ضعیف. ابونعیم (5/386) در سند آن برادرزاده‌ی کعب ناشناخته است.