نویسنده: خواهرمحترمه شاگرده الهدی
تعریف نژاد پرستی:منظور ما از نژاد پرستی وقوم گرایی این است که انسان خود را بخاطر تعلقش به یک قوم ونسب معین ،از دیگران بالا تر شمرده ودیگران را بخاطر قوم ونسب شان به دیده حقارت بنگرد.
ویا قومیت،نژاد،رنگ،سمت ،وزبان آن چنان نزد وی مهم وبا ارزش شود که معیار حق و باطل ،دوستی ودشمنی وداد و گرفت وی قرار گیرد.
ودستورات شرع ورضای الهی را فدای آن سازد ودر این مسیر برایش فرقی میان ثواب و گناه حلال و حرام وعدالت و ظلم نباشد ، مثلاً دوستی او با کسی به خاطر این باشد که او از قوم وزبان ویا منطقه اوست.
تا آن جایی که ازاو به قوت حمایت کند،هر چند که او ظالم باشد؛سخن او را تائید کند اگر چه سخنش باطل باشد از عیب او چشم پوشی نماید هر چند عیب بزرگ باشد.
ونیز با کسانی دیگر به این خاطر دشمن باشد که آنها از قوم وزبان و منطقه او نیستند خون ، جان و مال آنها چندان اهمیتی برایش نداشته باشد.
اضرار قوم گرایی ونژاد پرستی: اضرار این فتنه خیلی واضح وآشکار است. نا گفته پیداست جامعه یی که در میان اقوام ودسته های آن به جای محبت ،دشمنی وبه عوض وحدت تفرقه وبه جای همکاری رقابت های منفی ،ظلم وبی عدالتی جایگزین گردد. هرگز در زنده گی روزی خوشی را نخواهد دید.
بساط امنیت برچیده خواهد شد وچه بسا افرادی در جوی خون فرزندان شان غوطه خواهند زد ،چنین جامعه یی قبل از آن که دشمنان در پی نابودی او باشد خود کمر بر نابودی خویش بسته وتیشه بر ریشه اش خواهد زد.
برای محکو میت این آفت همین بس است که دشمن بشر شیطان ملعون اساس گذار آن بوده واین آفت خانمانسوز از آن منشأ شرارت وزشتی سرچشمه گرفته است.
آنگونه که از آیات قرآنکریم پیداست اولین کس شیطان بود که شجره خبیثه نژاد پرستی را کاشت شجره که میوه آن جز عصیان پروردگار، سقوط از ملکوت اعلی وگرفتار شدن به لعنت ابدی را برایش در پی داشت.
واو را به لکه ننگی مبدل ساخت که پروردگار از آن به عنوان عبرت به ما بنده گانش یاد می کند.
بعد از اینکه از تمرد ابلیس در برابر دستور خود به تعظیم آدم خبر میدهد سبب این سرپیچی او را از زبان خودش برای ما چنین بیان میکند:قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِين:
ترجمه:(خداوند به او ) گفت : چه چيز تو را بازداشت از اين كه سجده ببري ، وقتي كه من به تو دستور ( تعظيم و تواضع براي آدم ) داده ام ؟ ( ابليس از روي عناد و تكبّر پاسخ ) گفت : من از او بهترم، چرا كه مرا از آتش آفريده اي و او را از خاك.
این چنین مغرور شدن شیطان به اصل ونسبش سبب شد تا فرمان خداوند عزوجل را زیر پا کند ونفخه تکبر وخود خواهی وی را در چشمش بزرگ وبالا جلوه میدهد.
پس معلوم می شود که اولین گناه وتمرد ار برابر پروردگار به انگیزه کبر ناشی از نژاد پرستی صورت گرفت وباعث شد که باب معصیت ونافرمانی از رب العزت را بروی انسانها گشوده شود واو را در پرتگاه اسفل السافلین مواجه ساخت.
همچنان این پدیده شوم صفت شرارت پیشه یهود است در تاریخ بشر یهودیان زشت ترین قومی بوده وهستند که در نژاد پرستی به ابلیس اقتدا کرده ودر برابر قوم گرایی تا سرحد پرستش به پیش رفتند وآنرا برای خود به عنوان دین وآین برگزیده اند.
به گواهی قرآن آنها خود را از نژاد خدا برای جهانیان معرفی می کنند (نحن ابنا الله واحباهُ) ترجمه ما فرزندان خدا ودوستان اویم.
وهمچنان این پدیده شوم میراث مردمان عصر جاهلیت است تنها یهود نه ، بلکه این لکه ننگ در پیشانی عربهای عصر جاهلیت نیز قرار داشت تا حدی که آنها به هیچ وجه حاضر نبودند جز راه پدران راه دیگری را پیروی کنند.
تاحدی که ایشان بارها برسرمسئله قومیت می جنگیدند وازکشته های یک دیگرپشته ها ساختند تا آنجایکه به خاطررقابت وتفاخر به گورستان می رفتند ومرده گان یک دیگر را شمار می کردند طوریکه خداندعزوجل به عنوان عبرت می فرماید: (الهاکم التکاثرحتی زرتم المقابر) ترجمه: زیاده روی وفخرفروشی شما را غافل وبرخود سرگرم کرد تا آنجا که به قبرستان نیز رفتید.
تلاشهای پیامبرصلی الله علیه وسلم برای از بین بردن قوم گرایی تنها به آموزه های شفاهی منحصر نمی شود بلکه تدابیرمؤثرعملی نیز بدین منظوراتخاذ شد.
مانند ادا کردن نماز اولین رکن عملی اسلام درصفوفی برابر به گونه یی که فرق نه درشعار ونه درعمل ونه در جای قرارگرفتن میان خان وغریب آمر ومأمؤر مشهوروگمنام تاجیک وپشتون سیاه وسفید نباشد.
و مسلمانان باید دریک شبانه روز پنج مرتبه با این مساوات ویک پارچه گی نماز را ادا کنند . وگنگره جهانی حج آخرین رکن عملی اسلام نیز نمایش وحدت ویک دلی امت اسلامی است البته درسطح جهان وبه گونه محسوسترخط بطلانی است که به روی تبعیض های قومی،زبانی،سمتی، کشیده می شود.
طوریکه همه مسلمانان ازشرق وغرب از عرب وعجم سیاه وسفید با ده ها زبان وچهره های مختلف درکناریک دیگر تجمع میکنند وبه گونه ای که قصد شان یکی ، شعار شان یکی ،عمل شان یکی، وحتی لباس شان یکی است.
به طوری که آن لباس نه رنگی داشته باشد ونه هم دوخت با مدل زیرا چه بسا رنگ وساخت لباس شخص زرا به یک قوم معین منحصرواز دیگران جدا نشان می دهد تا از این طریق این عمل فوق العاده افغانی بودن،ترک،ویاعرب ویاعجم بودن همه باطل شود وتمام مسلمانان یک دل ویک جان ویک تن واعضای یک فامیل نمایان شوند واز آن درس بگیرند.
پیامبرصلی الله علیه وسلم درحجة الوداع با تأکید زیاد به تساوی بندگان خداوندعزوجل وبطلان قوم پرستی فرمود:(آگاه باشید ای بندگان خدا همانا پروردگارتان یکی است پدرتان یکی است دین تان یکی است وپیامبرتان یکی است آگاه باشید که هیچ عرب برعجم وهیچ عجم برعرب برتری ندارد وهمچنان هیچ سرخ پوستی برسیاه پوست وهیچ سیاه پوستی برسرخ پوست فضیلتی ندارد مگربه تقوا).
درنتیجه تلاشهای همه جانبه وخستگی ناپذیر پیامبرصلی الله علیه وسلم مرزهای قوم ،زبان،رنگ ومنطقه که قبلاً بنده گان خدا را متفرق ساخته بود به لطف الهی از میان برداشته شد طوری که بندگان الله جل جلاله از دائره های تنگ قوم ،زبان بدر آمده وارد دائره بزرگ ایمان وتقوا شدند. طوری که دوستی ودشمنی آنها برمحور ایمان وتقوا می چرخید وایمان وتقوا بود که بیگانه ترین انسانهای روی زمین درنسب وزبان را به ایشان نزدیک می کرد به این نگاه نمی کردند که کی واز کجایی بلکه به این میدیدند که چه کسی ایمان وتقوا دارد.
نزدیک ترین فرد خانواده را بنا بربیگانه بودن از دین دور ترین می دانستند وبا او دوستی نمی کردند وانسانهای دورترین نقطه زمین را که مسلمان می یافتندآنها را از خود وخود را از آنها می دانستند.
طوری که شاعر حالت شان را چنین بیان می کند :
گر دریمنی چوبامنی پیش منی
ورپیش منی چوبی منی دریمنی
بناءً سهیب از اروپا مسلمان از آسیا بلال از آفریقا نه تنها با دیگر اصحاب فرق نداشت بلکه به خاطر تقوا جایگاه والای را داشت درحالی که ابولهب که نزدیک ترین فرد به پیامبرصلی الله علیه وسلم وکاکا ایشان بود چون ایمان نداشت با ایشان بیگانه بود.
نه تنها که ارزش برایش قایل نبود بلکه یک سوره نیز بخاطرکفرش نازل گردید که تا قیامت مسلمانها آنرا بخواند وبرای او نفرین بفرستند.
اما هزار افسوس مردم مسلمان ما بعد از آن که از برکات اسلام قرنها با اخوت ،برادری وهمدلی زنده گی کردند امروز براثردیسیسه های دشمنان دین وفاصله گرفتن از اسلام یک باردیگر آن مرزهای جاهلی که پیامبرصلی الله علیه وسلم با یک عمر خون دل ازمیان برداشت زنده شده وملت ما را از هم دیگر جدا کرده وبه جان هم دیگر انداخته اند.
راستی! چه زیاد است خونهای که تا کنون به خاطرآن ریخته وچه فراوانند مادرانی که آه وناله شان در فراق فرزندانی که در جنگهای قومی جان سپرده اند وبه آسمانها طنین انداز شده اند.
وچه بی شمارند کودکانی که برای همیشه از شفقت پدری محروم گشته اند ، چه بزرگ است سرمایه های که درراه آن هدر رفته .وچه رقت آور است ظلم وستم های که به خاطرآن انجام گرفته وچه زیاد دشمنانی است که از آن به مرام شان رسیدند.
پس هر مسلمان باید حامی حق ودشمن باطل باشد هر چند به زیان برادر نسبی اش هم باشد همچنان مسلمان در تمام جهان از هر رنگ ونژادی که باشد قومی واحد است بلکه به تعبیر پیامبرصلی الله علیه وسلم اعضای مشترک یک پیکرند که در دردهای یکی تمامی شان باید در تب واندوهش بسوزد وچون خشت های هستند که باید به صورت منظم با هم چیده شوند وساختمان بزرگ امت اسلام را علو ورفعت بخشد.