مترجم: عبدالرحمن الله وردی
آنچه که دانستنش بر هر مسلمانی واجب است
ما مسلمانان به اسلام افتخار میکنیم و علاقمندیم که به اسلام منسوب باشیم اما با کمال تأسف از دستورات آن بیخبریم و به مهمترین اصول آن عمل نمیکنیم.
دستورات و پایههای اساسی اسلام:
احکام عبارت است از اصول و قوانین نازل شده در قرآن که به وسیله پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم برای ما آورده شده است. مجموعه این اصول و قوانین را شریعت اسلامی مینامیم، بنابراین شریعت اسلامی عبارت است از مجموعه اصول و قوانینی که اسلام آنها را مشروع ساخته از قبیل توحید، ایمان، عبادات، احوال شخصی، جرائم، معاملات، اداره و سیاست و دیگر اهداف آن و مهترین اصل اسلام عمل به احکام آن است، زیرا اسلام آمده تا احکام آن شناخته شود و دستورات آن عملی گردد بنابراین اگر کسی به احکام شریعت اسلامی عمل نکند اسلام را رها کرده است (و مسلمان نیست).
قوانین اسلام برای دین و دنیا وضع گردیده است
احکام اسلام بر دو نوعاند:
۱- احکام دینی از قبیل عقائد و عبادات
۲- احکامیکه برای تنظیم دولت و ملت و رابطه افراد و جماعات با یکدیگر وضع گردیده است چون قوانین مربوط به معاملات، مجازات، احوال شخصی، نظام، حکومت و....
پس اسلام در میان دین و دنیا، مسجد و دولت پیوند میدهد، بعبارت دیگر اسلام مجموع دین و دولت عبادت و رهبری است. همانگونه که عقائد و عبادات جزیی از اسلام بشمار میآید، نظام و حکومت جزء مهمتر آن میباشد.
حضرت عثمان رضی الله عنه درست فرموده است آنجا که میگوید: «إن الله ليزع بالسلطان ما لا يزع بالقرآن». «همانان خداوند بوسیلهء حکومت از کارهایی جلوگیری مینماید که بوسیلهء قرآن جلوگیری نمیشوند». احکام مختلف و متنوع اسلام برای سعادت دنیوی و اخروی بشر نازل گردیده بنابراین هر عمل دنیوی یک جنبه اخروی نیز دارد.
بطور مثال هر عمل عبادی، مدنی، جزایی، دستوری یا حکومتی در دنیا اثر و نتیجهاش این است که واجبی ادا یا حقی ثابت یا زائل میگردد و یا بر مجازات و مسئولیتش امضا میشود ولی بر همین عمل در روز قیامت اثر دیگری مرتب میشود و آن ثواب یا عقاب اخروی است و چون هدف شریعت اسلامی تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسانها است. لذا تمام قوانین آن متصل به هم هستند و قابل تجزیه و تقسیم نمیباشند، زیرا با عمل به بعضی و ترک بعضی دیگر هدف اساسی اسلام تحقق پیدا نخواهد کرد و هر کسی آیات احکام را در قرآن تحت مطالعه و بررسی قرار دهد در مییابد که مجرمین به دو سزا یعنی یک سزای دنیوی و یک سزای اخروی محکوم میگردند، مثلاً خداوند در این مورد میفرماید:
﴿إِنَّمَا جَزَٰٓؤُاْ ٱلَّذِينَ يُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَسۡعَوۡنَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوٓاْ أَوۡ يُصَلَّبُوٓاْ أَوۡ تُقَطَّعَ أَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم مِّنۡ خِلَٰفٍ أَوۡ يُنفَوۡاْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ﴾ [المائدة: ۳۳].
«همانا کیفر آنها که با خدا و پیامبر به جنگ بر میخیزند و در روی زمین دست به فساد میزنند این است که اعدام شوند، یا بدار آویخته گردند یا دست راست و پای چپشان بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند».
و همین گونه کسانیکه اشاعه فحشا میکنند و بزنان پاکدامن تهمت ناروا میزنند و در دنیا و آخرت مجازات دارند. فرمان خداوند است که میفرماید:
(إِنَّ ٱلَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ ٱلۡفَٰحِشَةُ فِي ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ) [النور: ۱۹].
«همانا کسانیکه دوست دارند تا در میان اهل ایمان کار منکر را اشاعه و شهرت دهند برای آنها در دنیا و آخرت عذاب دردناک خواهد بود».
ماخذ: اسلام در زندان دوستان نادان و علماي ناتوان